موی افشان کن
موی افشان کن
در پریش گیسویت
شعرهاییست یتیم نگاه چشم شاعران
سیاه سفید
تو رفتی
و تمام خوبیها سیاه و سفید شد
چه وحشتناک! بود برای بشر اگر، تکنولوژی رو به عقب میراند
یادگاری
مثل همیشه خداحافظی کردی
اما این بار
وقت رفتن، جای کفشت روی خیالات خوشم یادگاری ماند
چه سادهاند
دانشگاه و سرکار، خانه و خیابان
چه سادهاند که فکر میکنند مرا میبینند
من دو روز است آنجا، کنار اضطراب بوسیدنت جا ماندهام
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات (Atom)